هنر ایران یکی از غنیترین میراثهای هنری در تاریخ جهان است و دربرگیرندهٔ بسیاری از رشتهها از جمله معماری، نقاشی، بافندگی، سفالگری، موسیقی، رقص، خوشنویسی، فلزکاری و نزدیک ۳۰۰۰ گونهٔ هنر مختلف در ۴۰۰ گروه هنری است.
از هزارهٔ چهارم تا هزارهٔ دوم پیش از میلاد، هنر در ایران، بیشتر شامل عناصری از باورهای دینی میشدهاست. ظرفهای منقش و کندهکاریهایی همانند آنچه که در کورانگون و نقش رستم صورت گرفته، از بازماندگان آثار هنری آن دوران هستند. در اواخر هزارهٔ سوم و در هزارهٔ دوم، صنعت برنز در ایران، با مهارت بالا و استادی دنبال شد. در این دوران، سفالسازی ظریف گردید و نقوش جاندارانی بر آنان گذارده شد. مجسمههایی نیز در تورنگتپه یافت شدهاند که احتمال دارد، ساخت مردم همین دوران باشند. در کاخهای هخامنشی، با همکاری تمام کشور، تلاش شدهاست که تصویری از آن دوران نمایش یابد و هنرهای بسیاری در ساخت آنان به کار رفتهاست؛ سنگنگارهها و کندهکاریها، جزئیات رنگی، روکشهای طلا و برنز و نقوش روی اشیاء درونی ساختمانها، بخشی از هنر هخامنشی هستند که تاکنون حفظ شدهاند. پس از هنر پارتها که تحت تأثیر هنر یونانی بود، هنر ساسانیان، تمدن ایرانی را بار دیگر زنده کرد. هنر ساسانی، از فرهنگهای دیگر هم اثر گرفت اما اساساً ایرانی بود؛ از رویدادهای مهم در این دوران، این بود که معماری طاقدار در ساختمانها رواج یافت. معماری ایرانی در طول تاریخ همواره به عنوان عالیترین بخش هنر ایران، شناخته شدهاست. این معماری در دورههای هخامنشیان، پارتها و ساسانیان برتر بودهاست و در دوران اسلامی نیز برتری خود را حفظ کرد.
در کل، فرهنگ اسلامی در ایران، مکاتب بومی قدرتمندی از هنرهای تجسمی را توسعه نداد. اما موارد استثنایی نیز وجود دارد؛ یکی از این موارد مهم، گسترش نگارگری ایرانی در مکاتبی چون مکتب شیراز و اصفهان است. با این حال، نگارگری ایرانی، در اواخر دوران صفوی، رو به انقراض رفت. اما هنرهایی چون خوشنویسی ایرانی، تذهیب، بافندگی، سفال ایرانی و فلزکاری ادامه یافتند. نقاشی و مجسمهسازی کلاسیک غربی در اواخر سده ۱۹ میلادی وارد ایران و با مضامین ایرانی تطبیق دادهشدند. گرایش به اسلامیسازی پس از انقلاب ۱۳۵۷، هنرهای تجسمی را محدود کرد اما این هنرها همچنان از راه نمایشگاهها و سپس با دسترسی به اینترنت، در حال پیشرفت هستند.
نوگرایی، در هنر ایران، قدرت گرفتهاست و مهمترین تحول در نوگرایی هنری در این کشور، حاصل تغییرات اجتماعی انجام شده توسط رضاشاه پهلوی است. حدوداً در میان سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۸، هنر نوین در ایران رشد قابل توجهی کرد و بسیاری از هنرمندان نامی معاصر این کشور، در آن دوران رشد و شکوفایی داشتند. روزنامه گاردین اعلام داشتهاست که آثار موزه هنرهای معاصر تهران، بزرگترین گنجینهٔ هنر مدرن در بیرون از آمریکا و اروپای غربی است. در دوران شاهنشاهی پهلوی، گالریهای خصوصی راه افتادند و وزارت فرهنگ و هنر نیز جشنوارههای سالیانهای را برگزار کرد. جشن هنر شیراز از همان دوران آغازینش با توجه به ابتکار گماشتگی و گوناگونی برنامههایش در میان جشنوارههای موسیقی بینالمللی موجود، برجسته بود.
ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفتهاست. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان میتوان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
خوشنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمینهای وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان و شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت؛ و نه تنها از مفاخر هنر ایرانی بلکه از مفاخر هنر اسلامی و حتی هنر جهان بهشمار میرود.
موسیقی سنتی ایرانی شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکلگیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیسا» اشاره کرد.
گونههای متفاوتی از رقص در میان ایرانیان مرسوم است، از جمله آنها میتوان به رقصهای آیینی، رقصهای محلی و رقصهای سنتی اشاره کرد.
سفالگری یا کوزهگری ایرانی سابقه طولانی در تاریخ ایران دارد. سفالگری یکی از اولین و مهمترین اختراعهای ساخته شده توسط انسان است. برای مورخان و باستان شناسان از مهمترین مظاهر هنری است. باستان شناسان از راه سفالگری با شرایط اجتماعی و اقتصادی یک دوره یا یک منطقه آشنا میشوند. با مطالعه سفالها در مورد زندگی، دین مردم و تاریخ، روابط اجتماعی و نگرش جامعه را نسبت به همسایگان تفسیر میکنند.
ساخت سفال در ایران دارای سابقه طولانی و درخشان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص کشور ایران، که در محل تقاطع تمدنهای باستانی و در مسیرهای کاروانهای مهم واقع است، تقریباً در هر بخشی از ایران، در زمانهای مختلف درگیر ساخت سفال بودهاند. با این حال، حفاریهای اخیر و تحقیقات باستانشناسی نشان داد که چهار منطقه عمده در تولید سفال در فلات ایران وجود دارد که بخش نخست شامل غرب کوههای زاگرس و نواحی لرستان است، بخش دوم شامل نواحی جنوب دریای خزر که استانهای گیلان و مازندران را در بر میگیرد. این دو منطقه نخستین نواحی در فلات ایران بودهاند که سفالگری را آغاز نمودهاند. بخش سوم شامل شمال غرب کشور و نواحی آذربایجان را شامل میشود، بخش چهارم در جنوب شرقی است که استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان را شامل میشود. افزون بر این ۴ منطقه، تپههای باستانی حاشیه نواحی کویری ایران را نیز میتوان به مناطق ساخت سفال در ایران اضافه کرد. قدمت ساخت سفال در ایران به هزاره هشتم پیش از میلاد بر میگردد.
نگارگری ایرانی که مینیاتور نیز خوانده میشود شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار، و…)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی، و…)، تاریخی (جامع التواریخ، و…)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه میباشد.
قدیمیترین فرش دنیا نمونه ای است از یک قالی ایرانی که قالیچهای است با نقوش اصیل هخامنشی که در گور یخزدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده و قالی پازیریک نامیده میشود. پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها یا مادها میدانند. قالی ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده. گزنفون تاریخنگار یونانی در کتاب سیرت کوروش مینویسد: ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگسترند.
نوگرایی، در هنر ایران، قدرت گرفتهاست و مهمترین تحول در نوگرایی هنری در این کشور، حاصل تغییرات اجتماعی انجام شده توسط رضاشاه پهلوی است. حدوداً در میان سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۸، هنر نوین در ایران رشد قابل توجهی کرد و بسیاری از هنرمندان نامی معاصر این کشور، در آن دوران رشد و شکوفایی داشتند. روزنامه گاردین اعلام داشتهاست که آثار موزه هنرهای معاصر تهران، بزرگترین گنجینهٔ هنر مدرن در بیرون از آمریکا و اروپای غربی است. در دوران شاهنشاهی پهلوی، گالریهای خصوصی راه افتادند و وزارت فرهنگ و هنر نیز جشنوارههای سالیانهای را برگزار کرد. جشن هنر شیراز از همان دوران آغازینش با توجه به ابتکار گماشتگی و گوناگونی برنامههایش در میان جشنوارههای موسیقی بینالمللی موجود، برجسته بود.